من امروز سیگار نخواهم کشید
در طول فرآیند ترک کردن، بهاحتمالزیاد هرروز با عزم راسخ و یا با بیم و هراس باورنکردنی از خواب بیدار شدهاید درحالیکه به این مفهوم فکر میکردید. درهرصورت این ضروری بود که شما بخش زیادی از تمرکز خود را بر روی این هدف بزرگ بگذارید.
وسوسههای باورنکردنی که به دلیل اعتیاد ایجاد میشدند، شمارا ملزم میکرد تمام اراده و دلایل لازم را همراه داشته باشید تا میل مقاومتناپذیر نسبت به سیگار را سرکوب کنید. چه شما متوجه این موضوع شده باشید یا نه تأکید مجدد بر سیگار نکشیدن بلافاصله پس از بیدار شدن، بخشی حیاتی از موفقیت شما را در اوایل ترک سیگار تأمین میکرد.
واقعیت این است که بازگویی مفهوم "امروز سیگار نکش" تنها در اوایل دوران ترک نیست که اهمیت دارد. شما باید این موضوع را هنگام بیدار شدن در باقی عمرتان بازگو کنید.
هرروز را باید با «من امروز سیگار نمیکشم» شروع کنید. به همین اندازه اهمیت دارد که در پایان هرروز، شما باید به خودتان برای پایبندی به این هدف ارزشمند تبریک بگویید و باید از این بابت احساس غرور و افتخار کنید.
چراکه سالها و حتی دههها پس از ترک سیگار، هرروزی که به نفس کشیدن و فکر کردن ادامه میدهید، بازگشت به سیگار بهمثابه یک خطر بالقوه وجود خواهد داشت. اعتیاد به نیکوتین بهاندازه اعتیاد به الکل یا مواد غیرمجاز قدرتمند است. خو گرفتن به سیگار تقریباً به تمام حوزههای زندگی روزمره شما سرایت کرده بود.
ممکن است شما اجازه دهید رضایت از خود، فضای خالی را که اعتیاد قدیمیتان و عادتهایتان به جاگذاشته پر کند و این کار را با نادیده گرفتن تلاش مثالزدنی و دستاوردی که با غلبه بر آنها بهجای گذاشتید انجام دهید.
رضایت از این وضع باعث میشود دفاعتان متزلزل شود و ممکن است فراموش کنید دلایلتان برای ترک سیگار چه بودهاند. ممکن است شما دیگر متوجه بهبود گسترده کیفیت در جنبههای جسمانی، اجتماعی و اقتصادی زندگیتان که به همراه ترک سیگار به وجود آمده است نباشید.
سپس، وقتیکه سیگار به بخشی از یک گذشته مبهم تبدیل شد که به نظر هیچ ارتباطی با وضع امروزتان ندارد، فکر سیگار، با فرصتی همراه میشود که معصومانه سراغ آن بروید. ممکن است این یک موقعیت نهچندان مهم اجتماعی، یا یکی از بحرانهای اساسی زندگی شما باشد.
بههرحال، به نظر میرسد تمام عناصر در جای خودشان هستند. انگیزه، علت و فرصت سیگار کشیدن وجود دارند، منطق و دانش مربوط به اعتیاد بهطور موقت غایباند. یک پک زده میشود.
اکنون قوانین جدیدی حاکم میشوند. بدن شما تقاضای نیکوتین خواهد کرد. یک فرآیند از پیش تعیینشده در حال رخ دادن است و حتی اگر متوجه نشوید که چه اتفاقی افتاده است، اعتیاد شما بازمیگردد.
خواست و میل شما برای درست کردن شرایط مغلوب تقاضای بدن برای نیکوتین میشود. شما هیچ کنترلی بر فرآیند جسمیای که در حال رخ دادن است نخواهید داشت. بهزودی ذهن شما هم در برابر نیاز بدنتان سرخم میکند.
شما بهاحتمالزیاد احساس پشیمانی شدید و ندامت خواهید کرد. احساس شکست و گناه عمیق به شما بازخواهد گشت. بهزودی شما حسرت روزهایی را خواهید خورد که در آنها بهندرت فکر سیگار کشیدن سراغتان میآمد؛ اما آن روزها بهآرامی به یک تصویر مبهم از گذشته تبدیل خواهند شد.
ممکن است هفتهها، ماهها و یا حتی دههها طول بکشد تا شما دوباره عزم کافی برای اقدامی جدی جهت ترک کردن پیدا کنید.
متأسفانه، ممکن است شما هیچگاه قدرت، انگیزه اولیه و یا غمانگیزتر از همه، فرصت مناسب را برای ترک دوباره پیدا نکنید. تشخیص یک بیماری لاعلاج و یا مرگ ناگهانی میتواند مانع هر تلاشی شود و هیچگاه فرصت عملی شدن را به آن ندهد.
اجازه ندهید در چنین سناریوی غمانگیز و ننگینی گرفتار شوید. بهطور فعال بکوشید از سیگار رها بمانید و مزایای مربوط را حفظ کنید: فواید جسمانی، عاطفی، اقتصادی، حرفهای و اجتماعی سیگاری نبودن.
همیشه روزتان را با این جمله شروع کنید: "من امروز سیگار نخواهم کشید." همواره روزتان را با تأیید دوباره خودتان و احساس غرور از اینکه دوباره در جنگ هرروزه خود بر اعتیادتان پیروز شدهاید به پایان ببرید. همواره بین زمان بیدار شدن و خوابیدن، یادتان باشد که هرگز پک دیگری نزنید!