ترک سیگار: سرنوشتی بدتر از مرگ؟
کسانی که به کلینیک ترک سیگار میآیند از دیدن مقاومت افراد در برابر ترک سیگار متحیر میشوند. حتی خود افراد سیگاری نیز مینشینند و به داستانهای وحشتناکی که دیگران تعریف میکنند، با حیرت تمام گوش میکنند. بعضی از آنها چندین حمله قلبی، بیماریهای عروقی منجر به قطع عضو، سرطان، آمفیزم ریوی و چندین و چند بیماری ناتوانکننده و کشنده دیگر را پشت سر گذاشتهاند.
چطور آنها بعد از آنچه به سرشان آمده، به سیگار کشیدن ادامه میدهند؟ بعضی از این افراد کاملاً میدانند که سیگار کشیدن آنها را فلج میکند و میکشد، اما درهرصورت به سیگار کشیدن ادامه میدهند. سؤال منطقی که ممکن است به ذهن هر شخص سیگاری یا غیر سیگاری برسد این است که «چرا»؟
جواب این سؤال پیچیده، درواقع نسبتاً ساده است. سیگار معمولاً چنان با سبک زندگی این افراد پیوند خورده که آنها فکر میکنند، با کنار گذاشتن سیگار باید تمام فعالیتهایی را که بهنوعی به سیگار کشیدن مربوط هستند کنار بگذارند. تقریباً تمام کارهایی که این افراد از زمان بیدار شدن تا به خواب رفتن انجام میدهند جزو این فعالیتها هستند. زندگی پس از ترک سیگار، به نظرشان بیارزش میآید.
شخص سیگاری همچنین از این میترسد که تا زمانی که خودش را از سیگار کشیدن محروم کند، علائم دردناک ترک را تجربه خواهد کرد: با در نظر گرفتن تمام اینها، ترک سیگار ترسی شدیدتر از مرگ براثر سیگار کشیدن برای شخص به وجود میآورد.
اگر این فرضیات در مورد آنچه زندگی پس از ترک سیگار ممکن است باشد درست میبود، آنگاه احتمالاً ترک کردن به زحمتش نمیارزید؛ اما تمام این فرضها اشتباه هستند. زندگی پس از ترک سیگار هم ادامه دارد و علائم ترک تا ابد باقی نمیمانند. درهرحال قبولاندن این مطلب به آنها کار نسبتاً سختی است. عقاید این افراد عمیقاً ریشهدار شده و با احساس مثبت کاذبی که از سیگار کشیدن به دست میآورند تقویت میشود.
شخص سیگاری احساس میکند که برای بیرون آمدن از تختخواب، نیاز به یک سیگار دارد. معمولاً بعد از بیدار شدن، احساس سردرد خفیف، خستگی، زودرنجی، افسردگی و ناخوشی میکند. او فکر میکند که همه مردم زمان بیدار شدن چنین احساسی دارند.
بااینوجود او خوششانس است، چون یکراه عالی برای از بین بردن این احساسات ناخوشایند دارد: یکی دو نخ سیگار میکشد و حالش بهتر میشود. وقتی از تخت بیرون آمد، احساس میکند باید سیگار بکشد تا انرژی لازم برای گذراندن روز را به دست بیاورد. وقتی استرس دارد یا عصبی است، سیگار کشیدن کمک میکند آرام شود. کنار گذاشتن چنین داروی خارقالعادهای به نظرش مسخره است.
اما اگر سیگار را ترک کند، از اینکه احساس بهتری دارد و میتواند نسبت به زمانی که سیگار میکشید بهتر با مشکلات زندگی کنار بیاید غافلگیر خواهد شد. وقتی صبح از خواب بیدار میشود، احساس خیلی بهتری از زمانی که سیگار میکشید خواهد داشت. دیگر با ناخوشی خودش را از تختخواب بیرون نخواهد کشید. حالا بعد از بیدار شدن احساس میکند خوب خوابیده و سرحال شده است. در کل، از زمانی که سیگار میکشید آرامتر خواهد بود. حتی وقتیکه استرس دارد، احساس تنشی که قبلاً به خاطر کمبود نیکوتین خونش تجربه میکرد را نخواهد داشت. اینکه سیگار انرژیزاست طرز فکر بسیار غلطی است. تقریباً هرکسی که سیگار را کنار گذاشته میتواند اقرار کند که قویتر، پرانرژیتر و پراستقامتتر از زمانی است که سیگار میکشید. ترس از طولانی شدن علائم ترک هم هیچ اساسی ندارد، چراکه این علائم در روز سوم ترک به اوج خود میرسند و در طی دو هفته بهکلی محو میشوند.
هر شخصی که به خودش شانس تجربه کردن زندگی بدون سیگار را بدهد، دیگر ترسهای غیرمنطقیای که باعث میشدند اعتیاد مرگبارش را حفظ کند نخواهد داشت. او خواهد فهمید که زندگی سادهتر، شادتر، پاکتر و از همه مهمتر، سالمتر از زمانی که سیگار میکشید شده است. حالا تنها ترس او از برگشت اعتیادش خواهد بود و تنها کاری که برای جلوگیری از آن باید انجام دهد این است که هرگز پک دیگری نزند!